کرد پرس- بررسی عملکرد مدیران استانی و شهرستانی در مدیریت این حادثه نشان می دهد که در این برهه متاسفانه مدیرانی در راس کار بودند که فاقد تجربه و اراده و کارآیی لازم برای حل مشکلات مردم بوده اند.
این حادثه ناگوار که رهبر معظم انقلاب نیز بدان اشاره داشتند؛ حاصل چند قصور مدیریتی از صدر تا ذیل ارکان دولت در کشور بود.
تاخیر در اطلاع رسانی شفاف و اقناع درست اذهان عمومی و عدم شناخت صحیح از فضای قومی کشور را می توان قصوری به پای وزیر وقت کشور نوشت. حلقه دوم از مقصران این بحران را باید استاندار وقت کردستان به حساب آورد که از تجربه مدیریتی بی بهره بود و قبایی بلندتر از اندازه خودش برتن او پوشانده بودند و به موقع به دلجویی از شهروند داغدیده استان خود نپرداخت و بهره ای از مدیریت بحران نداشت و موجب تألم جامعه گردید. حلقه سوم بحران فرماندار قدرت دوست سقز بود که در بحران شهریور ۱۴۰۱ نقش اصلی در بحران آفرینی میدان را داشت.
وی که در قدرت طلبی شهره خاص و عام است با دوری جستن از میدان بحران، نه تنها به موقع از خانواده آسیب دیده دلجویی نکرد بلکه صحنه مدیریت شهر را به حال خود رها کرد و نتوانست وظیفه مدیریتی را در قبال شهروندان سقزی بجای بیاورد و به جای یک رویکرد منطقی با فرافکنی رویکردی امنیتی در پیش گرفت.
این مدیر شیفته قدرت در هر دولتی با همگون سازی محیطی توانسته خود را با گفتمان های مختلف وقف داده و همچنان بر مسیر ناتوانی ادامه دهد. حداقل کاری که دولت سیزدهم در جریان عدم مدیریت وضعیت سقز میتوانست انجام دهد عزل فرماندار وقت بود تا فضای سیاسی شهر را تلطیف کند.
در دولت چهاردهم هم فرماندار ناتوان که احساس میکند کرسی مدیریتش متزلزل شده و از ابقا در سقز ناامید شده است مدیریت شهرستان را رها کرده است و به هر جایگاه و مقامی که تصور می شد برای ابقا و یا انتقال متوسل گردید و کمتر کسی در منطقه و تهران وجود دارد که بدان متوسل نشده باشد.
کافی است ملاحظه ای در تماس های مکرر و متوالی و گسترده او و همچنین سفرهای دور و نزدیک و لابیهای حجیم او بشود تا شیفتگی او به مدیریت معلوم شود در این زمینه استانداری کردستان نیز باید از رها بودن مدیریت سقز و استفاده از امکانات دولتی در راستای امیال شخصی جوابگو باشد.
این مدیر که حیات و ممات خود را در مدح و مذمت رسانه ها میدانست سعی وافری در آلوده کردن رسانه های مداح و تنبیه رسانه های منتقد نمود و با امنیتی جلوه دادن هر نقد مدیریتی اسباب آزار و اذیت رسانه های شهرستان را فراهم آورده بود. هرچند دستگاه های مرتبط از درگیر شدن با خواسته های نامبرده حدالمقدور پرهیز می کردند اما بازهم اصرارهای او با ملاحظاتی مانع گردش آزاد اطلاعات در شهرستان شده بود تا جایی که دوران پر التهاب مدیریت او را می توان یکی از دورانهای پر تنش و چالش زا برای رسانه ها و مردم و دولت در چند سال اخیر در این شهر فرهنگ پرور دانست.
به هرحال او پس از یک دوره جنجالی حدود 4 ساله با سقز وداع می کند و به آخرین حلقه ناکارآمدی در بحران ۱۴۰۱ سقز خاتمه میدهد ولی خاطرات تلخ دوران او و مدیران بالا دستی ناتوانش همچنان در اذهان باقی می ماند.
نظر شما