کردپرس-۲۸ اسفند ۱۴۰۳ روز کشف حجاب اجباری از روایتی دروغینی بود که سالهاست تکثر و تنوع را انکار کرده و با یک تردستی افتضاح اما لجوجانه و کینهتوزانه در تلاش بوده تا کردها و مسیحیان ارومیه را نامرئی کند. چه کفنها که طی چند دهه گذشته برای پنهان کردن این تفاوتها و سرکوب کردها پوشیده نشد و چه گریبانها که برای تداوم کتمان حقوق بدیهی و طبیعی مردم کرد در این دیار چاک نشد. اکنون اما آتش نوروز اهورایی بر پردهی نامرئیسازی آن جاهلانِ لجوج افتاد و واقعیت شهر چنان نمود که بود و میباید بود.
سیاستهای انکارگرایانه و نامرئیسازی هویت کردی در ارومیه، به مثابه شهری چندفرهنگی، آسیبهای عمیقی به پیوستگی اجتماعی و توسعه پایدار شهر وارد کرده است. حذف نمادهای فرهنگی، زبانی و تاریخی کردها نه تنها به حاشیهرانی بخشی از جامعه انجامید، بلکه شکافهای قومیتی را عمیقتر کرد. این رویکرد، اعتماد میان گروههای مختلف را تضعیف و فضایی از بیگانگی و نارضایتی ایجاد نمود. برای مثال، سرکوب جشنهای نوروزی یا محدودیتهای زبانی در مدارس، رسانهها و ساختار بروکراسی و نهادهای حکومتی و حاکمیتی، کردها را از مشارکت فعال در حیات اجتماعی بازداشت و احساس تبعیض را نهادینه کرد. این فرآیند، همزیستی مسالمتآمیز را به چالشی جدی تبدیل کرد و زمینهساز تنشهای پنهان و آشکار میان اقوام شد.
از سوی دیگر، نادیدهگرفتن نقش کردها در مدیریت شهری و برنامهریزی توسعه، به نابرابریهای فضایی و اقتصادی دامن زد. محلاتی با جمعیت کرد غالب، اغلب از پروژههای عمرانی و خدمات شهری محروم ماندند و این امر شکاف طبقاتی و احساس بیعدالتی را تشدید کرد. علاوه بر این، بیتوجهی به پتانسیلهای فرهنگی و انسانی کردها، فرصتهای همکاری بین اقوام برای پیشرفت مشترک را از بین برد. توسعه شهری در چنین شرایطی، نهتنها ناپایدار، بلکه تکبُعدی و فاقد خلاقیتهای ناشی از تعاملات بینافرهنگی شد.
برافتادن پردهی تقلبیِ انکار، آغازیست بر یک پایان. روندی که از این نوروز آغازیدن گرفته، فرصتهای بیشماری برای همه مردم شهر درپی خواهد داشت.
روند اخیر، بهویژه احیای نوروز به مثابهی نمادی فراگیر، نشاندهنده ظرفیتهای نهفته در پذیرش تکثر فرهنگی است. برگزاری جشنهایی اینچنینی، مانند نوروز دویستهزار نفری، نهتنها همبستگی اجتماعی را تقویت میکند، بلکه تصویر ارومیه را به عنوان الگویی از شهروندی چندفرهنگی بازسازی میکند. این تحول، زمینه را برای مشارکت برابر همه اقوام در عرصههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراهم میآورد و سرمایه اجتماعی شهر را افزایش میدهد.
بهعلاوه، احیای هویتهای مغفولمانده، جذابیتهای گردشگری و اقتصادی شهر را نیز تقویت میکند. هیچ دیوار استواری بر هیچ بنیاد سست و لرزانی افراشته نشده و استمرار نخواهد داشت. این حکم در مورد توسعه به طریق اولی جاریست. یعنی ممکن نیست یک شهر یا کشور خواهان توسعه باشد اما با روایتهای مغرضانه و جاهلانه بخشی از جامعه توسط بخشی دیگر انکار و سرکوب شود.
چنین رویکردی نهتنها در را بر هر توسعه و تعالیای خواهد بست، بلکه زمینه را برای رشد پوپولیسم و نژادپرستی مهیا میکند و بهجای اینکه امور به دست دانایان و دلسوزان جامعه سپرده شود، کفنپوشانی مرگاندیش و مخرب بر صدر امور خواهند نشست که شادی مردم برایشان به معنای مرگ آرزوها و امیال غیرانسانیشان است.
شکست روایت انکارگرایانه و حرکت به سوی جامعهای مبتنی بر احترام متقابل، فرصتی تاریخی برای ارومیه است. این تغییر، نهتنها به کاهش تنشهای قومی و تقویت امنیت اجتماعی میانجامد، بلکه با جلب مشارکت همه گروهها در فرآیند توسعه، شتابی نوین به رشد همهجانبه شهر میدهد.
پذیرش تکثر، ارومیه را به آزمایشگاهی زنده برای گفتوگوی فرهنگها تبدیل میکند و الهامبخش سایر مناطق چندفرهنگی ایران خواهد بود. در این مسیر، به رسمیتشناسی حقوق فرهنگی و زبانی کردها، همراه با تقویت نهادهای مدنی بین اقوام، میتواند تضمینکننده آیندهای پایدار و عادلانه برای این شهر باشد.
نظر شما