به گزارش کرد پرس، اگر برآیندی از آنچه در همه این سال ها از سوی متخصصان مورد بررسی قرار گرفته است را مدنظر قرار دهیم، بخش مهمی از علت مشکلات و مسائل اقتصادی و معیشتی در استان کردستان را می توان به عدم کارکرد درست نظام برنامه ریزی در استان نسبت داد.
مهمترین ارگانی که در این زمینه باید نقش آفرین می بود و با دیدگاهی کلان محور در جهت «برنامه ریزی» برای حرکت در مسیر رشد و توسعه حرکت می کرد و با احصا نظام مسائل استان به سمت «مدیریت» کاستی ها گام بر می داشت و برنامه هایی برای توسعه همه جانبه ارایه می داد، «سازمان مدیریت و برنامه ریزی» در استان کردستان است.
سازمانی که با وجود اینکه چنین بار سنگین و مسئولیت بزرگی را بر دوش دارد در ۱۰ سال اخیر به غیر از یک دوره کوتاه چند ماهه عموما یا محفلی برای تامین منافع پرو بال دادن به باندهای «چند نفره» بوده یا اینکه در سال های اخیر عموما در حد یک اداره کل اداره شده و دیدگاه کلان محور در آن به فراموشی سپرده شده است.
مدیران این سازمان در سال های اخیر متوجه جایگاه مهم سازمان تحت امر خود و مسئولیت سنگینی که بر عهده داشته اند نبوده و بیشتر در حد یک اداره کل ساده در استان سعی شان راضی نگه داشتن بالاسری ها برای بقاء در پست شان بوده است.
می توان مدعی شد جایگاه سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان کردستان در سال های اخیر به دلیل عدم اعتماد به نفس کافی مدیران ارشد از مغز متفکر برنامه ریزی و توسعه و فرمانده اقتصادی استان به یک سازمان بله قربان گو و راضی کننده طرف های مختلف بدل شد که نتیجه آن را هم در نحوه اختصاص بودجه ها، وضعیت شاخص فلاکت، وضعیت نرخ بیکاری، وضعیت تورم در استان، وضعیت طرح های مهم اشتغالی صنعتی و خدماتی، رکورد حاکم بر اقتصاد کلان استان، وضعیت طرح های ملی در دست اجرا از جمله کریدور شمال - جنوب، وضعیت پروازهای فرودگاه سنندج، راه آهن سنندج و ... می توان دید.
اگر مصداقی بخواهیم واکاوی کنیم، شاهد هستیم سازمانی با اهمیت سازمان مدیریت و برنامه ریزی که باید جایگاهی برای برنامه ریزی های توسعه ای کلان باشد، مدت ها درگیر تنبیه نیروهای شرکتی به دلیل اعتراض به برخی مسائل درون سازمانی است.
یا در مورد دیگری رییس سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان کردستان در مصاحبه ای با یکی از رسانه های استان کردستان از بازگشت دبیرخانه شورای اشتغال و سرمایه گذاری استان به سازمان مدیریت و برنامه و ریزی به عنوان یک دستاورد نام برده است.
او اکنون گفته است: «دبیرخانه اشتغال که پیش از این در اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی مستقر بود، ساماندهی شده و با روال جدید فعالیت خود را آغاز خواهد کرد».
سئوال این است که چرا این اقدام در طی ماه های طولانی صدارت در دولت سیزدهم انجام نشد، اگر این اقدام مثبتی است باید در طول دوره طولانی صدارت انجام می شد اما ظاهرا همان اسیر شدن در سیکل بله قربان گویی مانع چنین تصمیماتی بوده است.
در بخش دیگری از این مصاحبه مدیر دستگاهی توسعه ای و برنامه محور برای ارایه عملکرد روی افزایش «بودجه هزینه ای» مانور داده و گفته است: «امسال به لحاظ افزایش اعتبار هزینهای، سومین استان بودیم و یک ثبات نسبی در این زمینه ایجاد شده است. امسال موفق شدیم مبلغ ناچیزی را به عنوان شب عیدی به بازنشستگان تأمین اجتماعی پرداخت کنیم و رفاهیات نیز نسبت به سال قبل بهبود یافته است».
هر چند در نگاه عرفی شاید باید از این تلاش جناب مدیر تقدیر کرد اما سئوال مهم این است آیا این می تواند سطح دغدغه های مدیر ارشد یک سازمان در حد و قواره سازمان مدیریت و برنامه ریزی باشد.؟ آیا اگر مدیری با دیدی کلانتر در این سازمان مستقر بود در یک مصاحبه رسانه ای روی اقداماتش در حوزه اعتبارات عمرانی استان و میزان تخصیص بودجه بیشتر دراین خصوص متمرکز نمی شد؟
با احترام کامل به زحمات همه مدیران در همه سطوح اما آیا با چنین نگاه های محدود مدیریتی در سطح سازمانی به اهمیت سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان می توان انتظار تحول داشت.
استاندار کردستان در اولین نشست خبری خود پس از انتصاب در کردستان در دولت چهاردهم گفت: «در شرایطی استان را تحویل گرفته ام، علیرغم تمام زحماتی که مدیران گذشته کشیده اند ما از لحاظ شاخص های مختلف وضعیت مطلوبی نداریم و با چالش های جدی مواجه هستیم».
این گفته آرش ذره تن لهونی، از نظرکارشناسان یکی از درست ترین اظهارت اوست. برای رفع این دغدغه استاندار هم یکی از مهمترین توصیه های کارشناسان ایجاد تحول بنیادین در سازمان مدیریت و برنامه ریزی و بازگرداندن اعتبار و استقلال کارشناسی به این سازمان است. با مدیران با اعتماد به نفس و ذهن های ریاضی صرف نمی توان این هدف را محقق کرد. به طور خلاصه به مدیران ارشد استان توصیه می شود با فوریت کلان اعتبار سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان را به آن برگردانند.
نظر شما