کرد پرس، اعتیاد زنان، معضلی پیچیده تر و چندوجهی است که نه تنها سلامت فردی زنان را به خطر می اندازد، بلکه پیامدهای ناگواری برای خانواده، جامعه و نسل های آینده به همراه دارد. شاید زمانی که بحث اعتیاد زنان و آسیب های آن در جامعه مطرح می شود، لزوم چاره اندیشی در خصوص این معضل اجتماعی بیش از پیش احساس شود.
بسیاری از جامعه شناسان معتقدند، اعتیاد زنان با توجه به نقش تربیتی زن در جامعه آسیب زاتر از اعتیاد مردان خواهد بود و زنان در این امر بسیار آسیب پذیرتر از مردان هستند. در حال حاضر با پدیده تلسکوپی در اعتیاد مواجه هستیم؛ به این معنا که رشد معضل اعتیاد در زنان بسیار سریع تر از مردان است، اگرچه نقش ژنتیک در گرایش مردان به مواد مخدر بیشتر بوده اما بر اساس نتایج برخی مطالعات، زنان بیشتر تحت تاثیر وضعیت اجتماعی، استعمال مواد مخدر را شروع می کنند و ادامه می دهند.
به گواه آمار، تعداد زنان معتاد در جامعه رشد روزافزون دارد و این امر هر روز بیشتر از پیش بنیان خانواده را تهدید می کند. حال سوالی که مطرح می شود این است که چه کسی یا چه چیزی را می توان در اعتیاد زنان مقصر دانست؟
مقصر اعتیاد زنان کیست؟
در بررسی علل گرایش زنان به اعتیاد می توان به عواملی مانند مشکلات روانی مانند افسردگی، اضطراب و اختلال استرس پس از سانحه، تجربیات آسیب زا مانند سوءاستفاده های جنسی و جسمی، کمبود اعتماد به نفس و عزت نفس پایین، سابقه اعتیاد در خانواده، اختلافات خانوادگی و خشونت، عدم حمایت و همدلی از سوی اعضای خانواده، فشارهای اجتماعی و فرهنگی، تبعیض جنسیتی و نابرابری ها، دسترسی آسان به مواد مخدر، کمبود آگاهی نسبت به مواد مخدر و عوارض آن اشاره کرد.
گرایش زنان به اعتیاد و در دام افتادن در این معضل هم آسیب های جبران ناپذیری مانند اختلالات هورمونی و قاعدگی، ناباروری و مشکلات بارداری، بیماری های عفونی مانند HIV و هپاتیت، بیماری های قلبی و عروقی، افسردگی و اضطراب شدید، اختلالات شخصیتی، افکار خودکشی، از دست دادن شغل و تحصیل، فروپاشی خانواده و طلاق، بی خانمانی و فقر، انزوای اجتماعی، تولد نوزادان معتاد، غفلت و بدرفتاری با کودکان و افزایش احتمال اعتیاد در فرزندان را به دنبال دارد.
بر اساس آنچه که از سوی دانشگاه علوم پزشکی کردستان اعلام شده سن مصرف دخانیات در بانوان ۱۸ تا ۲۴ سال به نسبت مطالعات سال ۱۳۹۵ و افزایش مصرف دخانیات در نوجوانان به ویژه دختران نوجوان در حال گسترش است.
در استان کردستان در سال های اخیر اخبار و اطلاعات مختلفی در خصوص افزایش اعتیاد زنان منتشر شده اما تا کنون آمار دقیقی از اعتیاد زنان ارائه نشده و آمارها نشان می دهد که حدود ۳۰ هزار معتاد در استان وجود دارد که پیش بینی می شود ۱۰ درصد آنها زن باشند.
اعتیاد زنان خروجی یک ساختار اجتماعی است
دکتر فایق یوسفی دانشیار دانشگاه علوم پزشکی کردستان، جامعه شناسی است که اعتیاد زنان را خروجی یک ساختار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می داند و معتقد است هیچ نهادی به تنهایی در این امر مقصر نیست.
او جریان اجتماعی را جریانی زنده و پویا می داند و اظهار می کند: اگر برای این جریان سمت و سویی قائل نشویم و برنامه ای نداشته باشیم، آسیب ها افزایش می یابد، باید جمعیت مدیریت شود. وقتی نیازهای افراد در قالب های مشروع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ارضا نشود، افراد به دنبال ارضای آن از کانال های پرخطر می روند.
استاد دانشگاه علوم پزشکی کردستان می گوید: اعتیاد پیامد دسته ای از عوامل است که زمینه ساز گرایش به آن می شوند؛ به لحاظ جامعه شناسی اعتیاد به نوعی پاسخ به یک بن بست اجتماعی است؛ به عبارت دیگر زمانی که فرد در یک بن بست اجتماعی قرار می گیرد و مهارت حل آن را ندارد، به دنبال راهی برای پر کردن این خلاء است و اعتیاد یکی از راه هایی است که افراد به آن روی می آورند تا از مساله عبور کنند اما به دلیل اینکه مساله همچنان وجود دارد و حل نشده است، اعتیاد ادامه می یابد.
دکتر یوسفی، محرومیت های اجتماعی را یکی از دلایل گرایش زنان به اعتیاد می داند و اظهار می کند: بسترخواهی های جنسیتی از دیگر دلایل اعتیاد زنان است به این معنا که ممکن است دختران به دلیل تفاوت هایی که بین آنان و پسران وجود دارد بخواهند استقلال طلبی خود را به نمایش بگذارند و رفتارهایی مشابه مردان انجام دهند.
الگوهای رفتاری ناسالم عامل گرایش زنان به مواد مخدر
او با اشاره به افزایش حضور اجتماعی زنان، می گوید: اگر این حضور در حوزه های مختلف جهت مثبت نگیرد، الگوهای رفتار آسیبی تحت تاثیر فضاهای ناسالمی که ممکن است وجود داشته باشند، به زنان نیز انتقال می یابد و چون زنان جنبه های عاطفی قوی تری دارند ممکن است در این زمینه آسیب پذیرتر باشند بنابراین بسترهای ناسالم برای حضور اجتماعی زنان از دیگر عواملی است که می تواند باعث گرایش زنان به مواد مخدر شود.
دانشیار دانشگاه علوم پزشکی کردستان به افزایش طول دوران تجرد در جامعه کنونی، اشاره کرد و گفت: این امر باعث می شود تعامل زنان و زمینه های پرخطر برای حضور آنان در محیط های اجتماعی افزایش داشته باشد و از آنجا که مدیریت دقیقی بر روی این محیط ها صورت نمی گیرد، بستر مناسبی برای سودجویان فراهم می شود تا از این طریق زمینه گرایش زنان به اعتیاد فراهم شود.
یوسفی در خصوص دلایل تمایل بیشتر زنان برای استعمال مخدرهای صنعتی، با اشاره به اینکه اعتیاد برای زنان به ویژه آنان که سن کمتری دارند، بیشتر جنبه تفنن و سرگرمی دارد، می گوید: مخدرهای صنعتی در ابتدای مصرف نمود ظاهری کمتری دارند به همین دلیل زنان به این مخدرها گرایش بیشتری دارند.
آموزش مهارت های زندگی، راهکار کاهش آمار اعتیاد زنان
او آموزش مهارت های زندگی را از راهکارهای کاهش آمار ابتلای زنان به اعتیاد می داند و ادامه داد: باید بسترهای حضور زنان در جامعه سالم سازی شود؛ باید دختران از آسیب های جسمی و روحی اعتیاد آگاه شوند و باید در این زمینه حساسیت سازی شود.
به گفته این استاد دانشگاه، زنان ظرفیت های جامعه هستند و حضور آنان در اجتماع اهمیت بسیاری دارد؛ با توجه به نقش تربیتی زنان، آسیب دیدن یک زن ممکن است پیامدهای بسیاری بدتری از آسیب دیدن مرد برای جامعه در پی داشته باشد زیرا در این صورت زن نمی تواند نقش تربیتی خود را به خوبی ایفا کند و در نتیجه ضربه مهلکی به پیکره اجتماع وارد می شود.
دکتر یوسفی با تاکید بر اینکه باید مساله اعتیاد در جامعه به صورت دقیق ریشه یابی و حل شود، گفت: این امر به ویژه در حوزه زنان باید به صورت ریشه ای حل شود زیرا وجود اختلالات این چنینی در زنان به نهاد پرورش جامعه آسیب می رساند و پرورش اخلاقیات و تربیت را در جامعه مختل می کند.
کارشناسان و صاحب نظران به این امر اذعان دارند که امروز افزایش اعتیاد در بین بانوان در حال تبدیل شدن به یک بحران جدی است و با توجه به نقش کلیدی زنان در تربیت نسل های آینده، باید راهکاری برای برون رفت از این معضل ارائه شود. اعتیاد زنان، مسئله ای است که نیازمند توجه جدی و اقدامات همه جانبه از سوی نهادهای دولتی، سازمان های مردم نهاد و تک تک افراد جامعه است و با همدلی و حمایت، می توان به زنان درگیر اعتیاد کمک کرد تا زندگی سالم و پرثمری را تجربه کنند.
گفت و گو: سروش حبیبی راد
نظر شما