کردپرس- (نیروهای دموکراتیک سوریه) در وضعیتی بسیار خطرناک قرار دارند. این گروه، بعد از همکاری با ایالات متحده برای شکست داعش، به مدت نزدیک به یک دهه کنترل بخشهای وسیعی از شرق سوریه را در دست داشته است. دمشق تحت رهبری بشار اسد به اندازه کافی قدرتمند نبوده که این منطقه را دوباره تحت سلطه خود درآورد. به همین دلیل، نیروهای دموکراتیک سوریه که عمدتاً کردها هستند، توانستهاند دولتی غیررسمی را با حمایت واشنگتن ایجاد کنند. اما سقوط اسد و احتمال بازگشت دونالد ترامپ به قدرت، منطقه خودمختار تحت رهبری کردها را به شدت در خطر قرار داده است. با وجود اینکه نیروهای دموکراتیک سوریه نسبت به بشار اسد احساس خوبی ندارند و او و پدرش به مدت دههها کردهای سوریه را به حاشیه راندهاند، سقوط اسد وضعیت پیچیدهای برای این گروه ایجاد کرده است. حمایتهای روسیه و ایران از اسد دو مزیت برای نیروهای دموکراتیک سوریه به همراه داشت:
۱. مسکو توانسته بود بهطور مؤثری ترکیه را کنترل کند، که این امر به نیروهای دموکراتیک سوریه کمک میکرد تا از حملات نظامی ترکیه جلوگیری کند؛ زیرا آنکارا حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) را بهعنوان یک نهاد تروریستی به دلیل ارتباطش با پ.ک.ک میداند.
۲. حمایت روسیه و ایران از اسد به نیروهای دموکراتیک سوریه این امکان را میداد که خود را بهعنوان نیروی کلیدی در برابر داعش و همچنین در برابر نفوذ فزاینده این دو کشور در سوریه معرفی کند.
اما با سقوط اسد و کاهش نقش روسیه و ایران، این مزیتها به سرعت از بین رفته و نیروهای دموکراتیک سوریه (SDF) در موقعیتی آسیبپذیر قرار گرفتهاند. این وضعیت جدید نهتنها تهدیدی برای بقای نیروهای دموکراتیک سوریه به حساب میآید، بلکه آنها را تحت فشار قرار میدهد تا گزینههای جدیدی برای بقا و حفظ خودمختاری خود پیدا کنند. حضور روسیه و ایران به نیروهای دموکراتیک سوریه این امکان را داده بود که بر واشنگتن فشار وارد کنند. نیروهای دموکراتیک سوریه میتوانستند ادعا کنند که نهتنها در برابر بازگشت داعش ایستادهاند، بلکه بهعنوان سدی در برابر گسترش نفوذ روسیه و ایران در سوریه نیز عمل میکنند. روابط خوب این گروه با روسیه و اشاره برخی از رهبران آن به امکان آشتی با اسد از طریق مسکو میتوانست به کسب حمایت بیشتر از ایالات متحده کمک کند. اما با سقوط اسد و کاهش نقش روسیه و ایران، این مزیتها به سرعت از بین رفتهاند. نیروهای دموکراتیک سوریه نگران این است که هیچ عاملی نتواند ترکیه را کنترل کند. در حالی که هیئت تحریر شام حملهای را در حلب آغاز کرد که به سقوط اسد منجر شد، ارتش ملی سوریه تحت رهبری ترکیه بخشهای بیشتری از مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه را تصرف کرده و درگیریها افزایش یافته است.این وضعیت نهتنها تهدیدی برای بقای نیروهای دموکراتیک سوریه به شمار میآید، بلکه به آنها فشار میآورد تا استراتژیهای جدیدی برای حفظ خود و مناطق تحت کنترل خود پیدا کنند. با اینکه آنکارا در حال حاضر به بررسی گفتوگو با پ.ک.ک در داخل کشور پرداخته است، نیروهای دموکراتیک سوریه نگراناند که رئیسجمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، همچنان به هدف دیرینهاش برای عقب راندن این نیروها به ۳۰ کیلومتری مرز سوریه-ترکیه یا حتی نابودی کامل آنها ادامه دهد.
این چالشها نمایانگر تحولات عمیقتری در سیاستهای منطقهای و ضرورت تصمیمگیریهای استراتژیک جدید برای آینده خودمختاری کردها در منطقه است. بازگشت ترامپ به کاخ سفید این نگرانیها را تشدید میکند. با خروج روسیه و ایران از معادله، ایالات متحده برای نیروهای دموکراتیک سوریه اهمیت بیشتری پیدا کرده است. اما تعهد ترامپ به این نیروها بهطرز قابلتوجهی مورد در هالهای از ابهام قرار دارد. ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود، بهطور غیرمنتظرهای اعلام کرد که تمام نیروهای آمریکایی باید سوریه را ترک کنند و به اردوغان اجازه داد تا حملهای برای بیرون راندن نیروهای کرد از نوار ۱۰۰ مایلی در امتداد مرز انجام دهد. این اقدام نهتنها نشاندهنده عدم ثبات سیاستهای ترامپ بود، بلکه به احساس ناامنی و ضعف در میان نیروهای دموکراتیک سوریه افزود.
نیروهای دموکراتیک سوریه نگراناند که دونالد ترامپ دوباره دستور خروج باقیمانده ۲,۰۰۰ نیروی آمریکایی را صادر کند و این گروه را در برابر تهدیدات ترکیه و دیگر نیروها آسیبپذیر سازد. چند روز پس از انتخاب ترامپ، هوادار او، رابرت اف. کندی جونیور، تأکید کرد که رئیسجمهور منتخب خواهان خروج نیروهاست و این موضوع نگرانیهای بیشتری را ایجاد کرد. نزدیکی ترامپ به اردوغان نیز میتواند به کاهش حمایتهای ایالات متحده از نیروهای دموکراتیک سوریه منجر شود. این تحولات گزینههای موجود برای این نیروها را محدود کرده است. یکی از استراتژیهای نیروهای دموکراتیک سوریه، آشتی با دولت جدید در دمشق است که بهطور جدی به آن پرداختهاند. فرمانده این نیروها، مظلوم کوبانی، در دسامبر با احمد الشرع، حاکم فعلی سوریه، ملاقات کرد و پیشنهاد خودمختاری این گروه در چارچوب ارتش جدید سوریه، مشابه پیشمرگههای عراق، مطرح شد. همچنین، منابع نفت، آب و کشاورزی از شرق سوریه باید بهطور مشترک تقسیم شود.
این تغییر رویکرد نشاندهنده تلاش نیروهای دموکراتیک سوریه برای حفظ و تقویت موقعیت خود در شرایط بحرانی کنونی است. به نشانه تمایل به توافق، کوبانی حتی پرچم انقلاب سوریه را در کنار بنر نیروهای دموکراتیک سوریه در مصاحبهها نمایش میدهد. با این حال، موانع جدی برای هرگونه آشتی وجود دارد. نخست، مشخص نیست که آیا احمد الشرع و هیئت تحریر شام (HTS) پذیرای خودمختاری کردها خواهند بود یا خیر. این پیشنهاد میتواند به ایجاد منطقهای مشابه دولت اقلیم کردستان عراق منجر شود و هیئت تحریر الشام که بهطور متمرکز امور ادلب را اداره میکند، احتمالاً با این موضوع مخالفت خواهد کرد. این مخالفت نهتنها بهدلیل ایدئولوژیک، بلکه بهدلیل نگرانیهای استراتژیک هیئت تحریر الشام درباره از دست دادن کنترل بر مناطق تحت نفوذ خود است. الشرع همچنین ممکن است تصمیم بگیرد که صبر کند تا قدرت خود را در دمشق تقویت کند و سپس از موضع قویتری در مذاکرات استفاده کند.
علاوه بر این، مشخص نیست که نیروهای دموکراتیک سوریه چقدر حاضر به امتیازدهی هستند. در مراحل اولیه درگیری، حزب اتحاد دموکراتیک (PYD) و جبهه النصره، چندین بار با یکدیگر درگیر شدند و دو ایدئولوژی آنها ، یکی اسلامگرای سختگیر و دیگری چپگرا و سکولار، کاملاً متضاد هستند. این تضاد ایدئولوژیک میتواند مانع از ایجاد هرگونه توافق معنادار شود، زیرا هر دو طرف ممکن است در مورد اهداف و منافع خود به توافق نرسند. نیروهای دموکراتیک سوریه همچنین نگران نزدیکی هیئت تحریر الشام به ترکیه که بزرگترین حامی خارجی الشرع به شمار میرود، هستند. برخی از مقامات سابق ترکیه اشاره کردهاند که سقوط اسد به الشرع این امکان را میدهد که بدون نیاز به استفاده از نیروی نظامی، نیروهای دموکراتیک سوریه را نابود کند. این اظهارات، نهتنها فضای مذاکرات را پیچیده میکند، بلکه باعث ایجاد بیاعتمادی عمیقتری میان نیروهای دموکراتیک سوریه و دولت جدید دمشق میشود.
در نهایت، این عوامل نشاندهنده چالشهای عمیقتری در زمینه ایجاد توافقی پایدار و معنادار میان نیروهای دموکراتیک سوریه و دولت دمشق هستند. در این شرایط، نیروهای دموکراتیک سوریه باید با دقت تصمیمگیری کنند و استراتژیهای خود را با توجه به وضعیت پیچیده سیاسی و نظامی منطقه تطبیق دهند. این موضوع میتواند به آنها کمک کند تا در مذاکرات، قدرت چانهزنی بیشتری داشته باشند و از منافع خود بهتر دفاع کنند. یک استراتژی جایگزین میتواند این باشد که نیروهای دموکراتیک سوریه بهدنبال خودمختاری باشند، بدون توجه به دمشق و با اتکا به حمایتهای خارجی. در این راستا، ایالات متحده نقش کلیدی خواهد داشت. کوبانی همچنین با سفر به اربیل و دیدار با مسعود بارزانی، موقعیت خود را تقویت کرده و تنشهای درازمدت میان کردها را کاهش داده است. با توجه به روابط خوب بارزانی با ترکیه و ایالات متحده، امید میرود که او بتواند اردوغان را متقاعد کند که از اقدام نظامی خودداری کند یا ترامپ را به ماندن در سوریه ترغیب کند. علاوه بر این، نیروهای دموکراتیک سوریه روابط غیررسمی با اسرائیل نیز برقرار کرده است که میتواند منبع دیگری از حمایت خارجی باشد. این گروه احتمالاً امیدوار است که صدای حامی اسرائیل در ایالات متحده بتواند بر کاخ سفید فشار بیاورد تا حضور نظامی خود را در سوریه حفظ کند.
این استراتژی به نیروهای دموکراتیک سوریه این امکان را میدهد که در برابر تهدیدات داخلی و خارجی مقاومت کند و بهعنوان یک قدرت منطقهای جدید در معادلات ژئوپلیتیکی خاورمیانه مطرح شود. با این حال، موفقیت این رویکرد به تحولات در روابط بینالمللی و داخلی بستگی دارد. اما این رویکرد همچنان پرخطر است، زیرا به اراده ترامپ برای ایستادگی در شرق سوریه وابسته است. عدم پیشبینیپذیری او میتواند منجر به خروج ناگهانی نیروهای آمریکایی شود و این موضوع نیروهای دموکراتیک سوریه را در وضعیت دشواری قرار میدهد. در واقع، هرگونه تغییر ناگهانی در سیاست ایالات متحده میتواند معادلات موجود را بهطور کامل دگرگون کند و نیروهای دموکراتیک سوریه را در موقعیتی آسیب پذیر قرار دهد.
اگر نیروهای دموکراتیک سوریه منتظر بماند تا واشنگتن از سوریه خارج شود، ممکن است با گزینههای محدودی برای مذاکره با دمشق روبهرو شود. این به آن معناست که در صورت خروج آمریکا، نیروهای دموکراتیک سوریه نمیتواند خواستههای خود را بهخوبی مطرح کند و در برابر فشارهای دولت سوریه آسیبپذیرتر خواهد بود. از سوی دیگر، اگر نیروهای دموکراتیک سوریه قبل از خروج آمریکا به هیئت تحریر الشام امتیاز بدهد(در حالی که هنوز احتمال ماندن ترامپ وجود دارد) این اقدام میتواند به تضعیف موضع آنها منجر شود. این نوع تصمیمگیریها نیازمند دقت و بررسی دقیق پیامدهای هر اقدام است، زیرا ممکن است به از دست دادن اعتبار و قدرت چانهزنی نیروهای دموکراتیک سوریه منجر شود. نیروهای دموکراتیک سوریه در طول یک دهه گذشته با چالشهای زیادی روبهرو بودهاند، اما محیط جدید منطقهای که در آن قرار دارند، میتواند آزمون بزرگتری نسبت به تجربیات قبلی باشد.
تغییرات در روابط بینالمللی، مانند نزدیکی کشورهای عربی به دمشق و تحولات داخلی سوریه، میتواند بر توانایی نیروهای دموکراتیک سوریه برای حفظ منافع کردها تأثیر بگذارد. این وضعیت نیازمند ارزیابی دقیق و استراتژیک گزینهها و خطرات موجود است. نیروهای دموکراتیک سوریه باید با دقت استراتژیهای خود را تنظیم کنند و از حمایتهای بینالمللی بهرهمند شوند تا بتوانند در برابر تهدیدات خارجی و داخلی مقاومت کنند و در عین حال منافع خود را حفظ نمایند.
نظر شما