کردپرس- اگر چه تلاش میشود گسلهای بالقوه و خاکسترهای زیر آتش ناشی از جابجایی قدرت در سوریه، پشت تصاویر دید و بازدیدهای دیپلماتیک و ژستهای سیاسی نادیده گرفته شود اما تحولات این کشور همچنان پیچیده و متغیر است و وضعیت سیاسی، نظامی و انسانی در این کشور تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله درگیریهای داخلی، مداخلات خارجی و تلاشهای دیپلماتیک قرار دارد.
در روزهای اخیر، برخی از تحولات شامل مذاکرات سیاسی و تلاشها برای برقراری صلح و توافقهای سیاسی بین گروههای مختلف سوری و همچنین میان کشورهایی که در بحران سوریه دخالت دارند، ادامه داشته است و درگیریها و منازعه بر سر کسب قدرت همچنان بین نیروهای جریان غالب و دیگر گروههای مخالف ادامه دارد و هنوز جامعه متکثر سوریه تا یککاسه شدن قدرت فاصله زیادی دارد.
در پی سقوط بشار اسد، اگر چه در جهت حذف ایران در سوریه تلاشهای زیادی به ویژه از سوی ترکیه انجام میشود اما ایران کماکان دارای مراکز و تودههای نفوذ قدرتمندی در سوریه است که این تلاشها را ناکام گذاشته است. کشورهای مختلفی از جمله روسیه، ایران، ترکیه، ایالات متحده، کشورهای اروپایی و برخی کشورهای عربی نقش فعالی در تحولات سوریه دارند که این موضوع بر وضعیت سیاسی و نظامی کشور تأثیرگذار است. قدرتهای منطقهای نظیر مصر، امارات و عربستان سعودی علیرغم لبخندی ظاهری به تحولات سوریه، چندان هم از نفوذ ترکیه و جریانات وابستهاش در منطقه خرسند و راضی نیستند.
وجود نیروهای مختلف از کشورهای گوناگون در تحولات سوریه به ویژه در صفوف جبههالنصره(القاعده سابق و تحریر الشام امروزی)، احرار الشام، دولت اسلامی عراق و شام موسوم به داعش، ظرفیتها و قابلیتهای ناآرامی و درگیری در این کشور را بیشتر میکند گروههایی که بر مبنای اندیشههای سیاسی اسلامی مرزها را به رسمیت نمیشناسند و ساختارهای شبه دموکراسی نظیر انتخابات، پارلمان، رسانه آزاد، تساهل و تسامح دینی، قدرت متکثر و نظایر آن را بر نمیتابند.
نگاهی به تنوع و پیچیدگی نیروهای معارض و درگیر در تحولات سوریه، چالشها و تحولات آینده این کشور را نشان میدهد. این تنوع و گستردگی در سایه جامعهای متکثر و متنوع شکل گرفته است که امروزه جامعه سوریه را به گروههایی متخاصم و دارای جهتگیریهای مختلف و متضاد تبدیل کرده است و در سایه نفوذ قدرتهای منطقهای و بینالمللی ابعاد ویژهای به خود گرفته است که هر کدام اهداف و استراتژیهای خاص خود را دارند که مهمترین آنها عبارتند از؛
۱. نیروهای آزاد سوریه (FSA): این گروه، یکی از اولین و بزرگترین گروههای معارض بود که در سال ۲۰۱۱ شکل گرفت. FSA عمدتاً شامل نظامیان سابق ارتش سوریه و جوانان معترض است. این گروه به دنبال ایجاد یک دولت دموکراتیک است که عمدتاً در شمال غربی سوریه، به ویژه در استان ادلب و برخی مناطق اطراف حلب فعال است. FSA شامل چندین گروه مختلف است که با یکدیگر همکاری میکنند.
۲. گروههای اسلامگرا:
به طور کلی گروههای اسلامگرای وابسته به دولت اسلامی عراق و شام (داعش)، اخوانالمسلمین و سلفیها در تحولات سوریه دارای نقش برجسته هستند که هر کدام نمایندگان قرائت متفاوتی از اسلام سیاسی و مذهبی هستند و در ایدئولوژی، اهداف و روشهای عمل با یکدیگر تفاوت دارند.
در حالی که داعش به تفسیر افراطی و خشونتآمیز از اسلام اعتقاد دارد و بر اساس آن، خواستار تشکیل یک خلافت جهانی است و به شدت بر روی جهاد و استفاده از خشونت برای تحمیل قوانین شریعت تأکید دارد، اخوانالمسلمین به دنبال ایجاد اصلاحات اجتماعی و سیاسی در جوامع اسلامی است و بر اساس تفسیر معتدلتری از اسلام عمل میکند. این جریان معتقد است که تغییرات باید از طریق فعالیتهای سیاسی و اجتماعی انجام شود در حالیکه جریان سلفیگری به عنوان یک جنبش اسلامی که بر بازگشت به اصول اولیه اسلام تأکید دارد، شناخته میشود. سلفیها معمولاً به تفسیر سنتی و محافظهکارانه از دین پایبند هستند و به دنبال پیروی از زندگی پیامبر اسلام (ص) و صحابه او هستند. سلفیها خود به چند دسته تقسیم میشوند، از جمله سلفیهای جهادی (که ممکن است به خشونت متوسل شوند) و سلفیهای غیرجهادی (که بیشتر بر روی آموزش و تبلیغ تأکید دارند).
روشهای عمل و فعالیت در این گروهها و جریانات دارای تفاوتهای متنابهی است به صورتی که گروه داعش به طور علنی از ترور، خشونت و جنگ برای دستیابی به اهداف خود استفاده میکند و در بسیاری از کشورها به عنوان یک گروه تروریستی شناخته میشود اما اخوانالمسلمین از روشهای غیرخشونتآمیز، مانند فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و خیریه برای پیشبرد اهداف خود استفاده میکند در حالیکه سلفیها عمدتاً بر روی آموزش مذهبی و تبلیغ تمرکز دارند، اما برخی از شاخههای سلفی ممکن است به خشونت متوسل شوند. سلفیهای جهادی، مانند القاعده، بر استفاده از خشونت تأکید دارند.
در همین راستا این سه جریان عمده جامعه عرب سوریه دارای اهداف متفاوتی هستند، هدف اصلی داعش ایجاد یک خلافت اسلامی به شیوهای افراطی و تحمیل قوانین شریعت به شکل سختگیرانه است و پایبندی به مرزهای جغرافیایی و حدود و ثغور کشورها را به رسمیت نمیشناسد، اما اخوانالمسلمین به دنبال ایجاد یک جامعه اسلامی است که در آن اصول اسلامی در چارچوب دموکراسی و حقوق بشر رعایت شود و هدف سلفیها بازگشت به اصول اولیه اسلام و زندگی مطابق با سنت پیامبر (ص) است. آنها معمولاً بر روی مسائل اخلاقی و دینی تمرکز دارند.
به طور کلی، داعش، اخوانالمسلمین و سلفیها نمایندگان سه رویکرد متفاوت در اسلام سیاسی هستند که هر کدام با ایدئولوژی، اهداف و روشهای خاص خود عمل میکنند و همین اختلافات جامعه سوریه را دارای ظرفیتهای درگیری پنهان و آشکار ساخته است.
۳. نیروهای کرد: کردهای سوریه اگر چه از ابتدای تشکیل کشور سوریه و به گونهای شدیدتر در دوران حکومت خاندان اسد از همهی حقوق سیاسی، فرهنگی و اجتماعیشان محروم بودند اما بعد از خیزشهای سال ۲۰۱۱ در سوریه بلافاصله به ایجاد تشکیلات منظم در قالب سه کانتون فدرال پرداختند و علیرغم همهی فشارهای دولت ترکیه توانستند این دستاورد خود را حفظ کنند، دولت ترکیه تماماً تلاش کرد که با اشغال کانتون عفرین در نزدیکترین نقطه به آبهای آزاد مدیترانه، کردهای سوریه را در تنگنای استراتژیک قرار دهد، اما منطقه تحت کنترل خود مدیریتی کردها با گسترش جغرافیایی در جنوب، بخشهای وسیعی از استانهای حلب، رقه و دیرالزور را تحت کنترل گرفته و دست بالایی در محافظت از مناطق نفتخیز، دشتهای حاصلخیز کشاورزی و جریان آب رودخانه فرات را دارد.
پس از سقوط بشار اسد کردهای سوریه اگر چه حاکمیت جدید را به رسمیت شناختهاند اما در حفظ و حراست از دستاوردهای این چند ساله از خود جدیت و سرسختی نشان دادهاند که باعث درگیریهای مدتدار بین آنان و گروههای تحت کنترل ترکیه شده است.
یگانهای مدافع خلق (YPG) و امروزه در قالب نیروهای قوات سوریا الدیمقراطیة (قسد) متشکل از کردها، عربها، و اقلیتهای آشوری و سریانی نقشی کلیدی در حراست از نظم و امنیت منطقه موسوم به مدیریت خودمختار شمال شرق سوریه داشته و در جنگ علیه داعش موفق عمل کرده و علیرغم وجود احزاب مختلف در این منطقه دست برتر را داشته است.
۴. گروههای ملیگرا و سکولار: این گروهها شامل نیروهایی هستند که به دنبال یک دولت سکولار و دموکراتیک در سوریه هستند و معمولاً از ایدئولوژیهای ملیگرایانه پیروی میکنند. نیروهای سکولار و ملیگرای سوریه شامل چندین گروه و جریان مختلف هستند که در طول جنگ داخلی سوریه به فعالیت پرداختهاند. از مهمترین گروههایی که دارای تشکیلات سیاسی بودهاند و درگیر تحولات سوریه بودهاند میتوان جبهه ملی آزادیبخش سوریه، گروههای چپگرا و سوسیالیستی را نام برد.
این گروهها به رغم داشتن اهداف مشترک، در برخی موارد با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
۵. گروههای شبهنظامی: برخی از گروههای معارض به صورت شبهنظامی عمل میکنند و تحت حمایت کشورهای خارجی قرار دارند. این گروهها معمولاً دارای تسلیحات سنگینتر و سازماندهی بهتری هستند. علاوه بر گروههای بزرگ، بسیاری از گروههای محلی و کوچک نیز وجود دارند که در مناطق خاصی فعالیت میکنند و اهداف خاص خود را دنبال کنند.
برخی از این گروهها را میتوان به گروههای محلی دفاعی، کتائب (کتائب) محلی، نیروهای مردمی، گروههای غیرنظامی، گروههای مذهبی محلی اشاره کرد. این گروهها معمولاً به دلیل شرایط متغیر و فشارهای خارجی با یکدیگر در تعامل هستند و ممکن است در طول زمان تغییر کنند.
۶. شیعیان سوریه:شیعیان در سوریه، که بخشی از جمعیت مذهبی این کشور را تشکیل میدهند، به ویژه در مناطق خاصی مانند لاذقیه، طرسوس، حلب، دمشق و مناطق غربی سوریه سکونت دارند. تخمینها نشان میدهد که شیعیان حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از کل جمعیت سوریه را تشکیل میدهند.
رژیم بشار اسد، به طور عمده از حمایت شیعیان، به ویژه از گروههای علوی برخوردار بود. علویها در ساختار قدرت و نظام سیاسی سوریه نقش مهمی داشتند و بسیاری از مقامات ارشد نظامی و سیاسی از میان آنها انتخاب میشدند. در طول جنگ داخلی سوریه، شیعیان به ویژه از سوی ایران و حزبالله لبنان حمایت میشدند و این امر باعث تقویت موقعیت آنها در ساختار قدرت شده بود.
در نتیجه حمایتهایی که شیعیان از رژیم اسد دریافت کردهاند، پس از سقوط آن اکنون با توجه به ماهیت گروههای مسلط بر سوریه تنشهایی نیز میان گروههای مختلف مذهبی در سوریه شکل گرفته است. گروههای غالب، شیعیان را به عنوان حامیان رژیم گذشته و بخشی از مشکل میدانند و این موضوع میتواند به افزایش خشونتها منجر شود.
پیشبینی وضعیت جمعیت شیعیان و وضعیت سیاسی آنها در سوریه پس از سقوط بشار اسد به عوامل متعددی بستگی دارد. با این حال، میتوان به چند نکته کلیدی اشاره کرد.
شیعیان سوریه، به ویژه علویها، به عنوان یک اقلیت مذهبی در کشور شناخته میشوند. پس از سقوط رژیم اسد، با توجه به اینکه گروههای حاکم بر سوریه دارای ایدئولوژی تند مذهبی هستند جمعیت شیعیان، به ویژه علویها، با چالشهای جدی مواجه خواهند شد چرا که گروههای مسلط بر قدرت خواستار تغییرات قابل توجهی در ساختار قدرت هستند و در نتیجه برخی از شیعیان ممکن است به دلیل ترس از انتقامجوییهای احتمالی، به کشورهای دیگر مهاجرت کنند.
در مجموع، وضعیت سیاسی شیعیان در سوریه تحت تأثیر تحولات داخلی و خارجی قرار دارد و نقش آنها در آینده سیاسی کشور بستگی به تغییرات در ساختار قدرت و تحولات منطقهای خواهد داشت.
با نظرداشت این گوناگونی و ایدیولوژیهای متضاد و متعارض که نمایی موزائیکگونه از جامعهی سوریه نشان میدهد آیندهایی از درگیری و ناآرامی را برای این کشور ترسیم میکند، مضافاً اینکه تعارض منافع و دخالتهای قدرتهای منطقهای و بینالمللی و همسایگان سوریه یکپارچگی سرزمینی این کشور را هم با اما و اگر جدی مواجه ساخته است.
نظر شما